حسین
نظربلند، مدیرعامل شناسا، بهعنوان سخنران کلیدی در یلدا سامیت هشتم حضور یافت
هشتمین رویداد یلداسامیت، ۴ دیماه ۱۴۰۳ در سالن وزارت کشور برگزار شد و جمعی از چهرههای شاخص زیستبوم نوآوری کشور، کارآفرینان، مدیران و فعالان این حوزه را گرد هم جمع کرد. حسین نظربلند در یک گفتوگوی رودررو با اکبر هاشمی، بنیانگذار این رویداد، درباره استراتژیهای سرمایهگذاری در استارتاپها و آینده صنعت VC در کشور صحبت کرد.
هاشمی: شناسا از نخستین ویسیهایی بود که در ایران شکل گرفت. آن زمان که استارتاپ ویکندها در ایران راه افتاد و مجموعه سرآوا و آواتک و دیگران شروع به کار کردند، تصور خود من این بود که فقط آن دوستان در این موضوع دخیل هستند، ولی بعدها متوجه شدیم که شناسا اولین حامی استارتاپ ویکند در ایران بوده است. در میانه دهه ۹۰ یعنی از سالهای ۹۰ تا ۹۸، شاهد شکلگیری ویسیهای متعدد در ایران بودیم و سرمایهگذاریهای متنوعی از ابتدای دهه ۹۰ تا حدود سالهای ۹۶ و ۹۷ انجام شد، بهطوری که گفته میشود دوران اوج شکوفایی اکوسیستم استارتاپی ایران بود. الان به نظر شما ویسیهای نسل اول، چه ارزشی را در کشور خلق کردند؟
نظربلند: میخواهم از تکنولوژی شروع کنم؛ ما در مواجهه با تکنولوژی، میدانیم که خوب است، اما نمیدانیم چطور خوب است؛ الان هم با AI مواجه هستیم، همه میدانیم که یک فناوری دیسراپتیو است، اما نمیدانیم که چطور عمل میکند. بنابراین تعداد زیادی از استارتاپها وارد این حوزه میشوند و تعداد کمی، بیزینسمدل صحیح را پیدا خواهند کرد. ما در دوره پرریسک تکنولوژی هستیم که یک شرکت متداول (enterprise) نمیتواند این سطح از ریسک را تحمل کند و اینجاست که مدل اکوسیستم استارتاپی کمک میکند.
ما بهعنوان ویسی با برداشت ریسک مناسب، مسئله را حل میکنیم. پنج تکنولوژی هوش مصنوعی، سوشال کامرس، بلاکچین، اینترنت اشیا و فضای ابری در گروه مالی پاسارگاد و فناپ، در شناسا شروع شدند یا تکامل پیدا کردند که بدون حضور یک ویسی، در یک ساختار اینترپرایز، یا شکل نمیگرفتند یا ایجادشان خیلی گران تمام میشد.
هاشمی: پس ما میتوانیم دو نگاه داشته باشیم؛ یکی اینکه شناسا برای مجموعه پاسارگاد که هلدینگ مادر مجموعه شماست، چه خلق ثروتی کرده است و دیگر اینکه شناسا کمک کرده است تکنولوژیهایی وارد پاسارگاد شوند تا یک بانک نوین باشد.
نظربلند: میخواهم این نکته را از ابعاد شرکتی به ابعاد ملی تعمیم دهم. اگر بخواهیم در ابعاد ملی وارد تکنولوژی شویم، ریسک لحظه ورود آنقدر زیاد است که اینترپرایز نمیتواند آن را تحمل کند. من ۱۷ سال در جایگاه یک بنیانگذار نشستم و الان ۵ سال است که سرمایهگذار هستم و این تفاوت را کاملا میبینم؛ من و شریکم در شرکت خودمان تصمیم میگرفتیم و بسیار پرریسک حرکت میکردیم؛ اما اینجا بهعنوان یک اینترپرایز که من در بخش سرمایهگذاری آن هستم، به قول یکی از مدیران بانک، برای هر امضا باید به یک میلیون سهامدار و ۱۶ میلیون سپردهگذار جواب بدهم. معلوم است که با آن سطح ریسکی که یک بنیانگذار با آن حرکت میکند، نمیتوانی حرکت کنی.
بنیانگذاران استارتاپها با برداشتن این ریسک، کمک میکنند که کل تکنولوژی بهوجود بیاید. ما هم بهعنوان ویسی چون روی تعداد زیادی استارتاپ سرمایهگذاری میکنیم، خیالمان راحت است که ضرر نمیکنیم، زیرا روی تعداد زیادی از کسبوکارها سرمایهگذاری میکنیم. با استناد به آمار ۱۲ ساله شناسا، اگر مجموع تزریق نقدینگی به شناسا را در همان زمان به بازارهایی چون ارز، ملک، سهام یا طلا تزریق میکردیم، چندان تغییری ایجاد نمیشد و بهجز طلا، ما در بقیه بازارها بهتر هم بودهایم.
ما در ۱۸۰ تیم بهعنوان سرمایهگذار وارد شدیم و ضرر نکردیم. اگرچه بسیاری از این تیمها بهعلت ریسک بالا شکست خوردند، چون خود بنیانگذار ریسکپذیر است و مزیتش هم این است که پرریسک حرکت میکند. من فکر میکنم اگر بنیانگذاران و ما سرمایهگذاران نبودیم، کل اکوسیستم دیجیتال و بسیاری از فناوریهای دیگر در ایران، یا شکل نمیگرفتند یا بسیار گرانتر انجام میشدند.
هاشمی: ویسیهای ایران بعد از سال ۹۸ آرام آرام کمفروغ شدند. من امسال درگیر رویداد ایران دمودی بودم و پیشبینی ما این بود که بین ۱۰ تا ۱۵ ویسی حضور داشته باشند، اما کلا ۶ مجموعه حضور داشتند که شناسا هم یکی از آنها بود. ۲۳۰ شرکت سرمایهگذاری آمده بودند که من تا حالا نامشان را نشنیده بودم. این نشان میدهد که ما وارد یک فضای جدید شدهایم و بازیگرهای جدید وارد میشوند. میخواهم بدانم چرا ویسیها کمفروغ شدند و آن نسل کنار رفت؟ البته گاه مجموعهای مثل سرآوا به این نتیجه میرسد که اگزیت کند و میگوید من ۱۳ سال پیش آمدم و الان با ۱۰ هزار برابر سود خارج میشوم، ولی خیلی از این صندوقها آن موفقیت را نداشتند و از بین رفتند. چه اتفاقی برای صنعت ویسی ما و سرمایهگذاری خطرپذیر افتاد؟
نظربلند: این جملهای که میخواهم بگویم از خودم نیست؛ چند هفته قبل از یک دوست سرمایهگذار اروپایی شنیدم و برایم جالب بود. هر صندوق ویسی حتما یکی از این دو اشتباه را مرتکب میشود: یا فکر میکند اولین کسبوکار، همان مورد خوبی است که دنبالش است و شروع به پول دادن میکند، درحالیکه اشتباه کرده است، یا موارد زیادی را به امید یافتن کسبوکار خوب نمیپذیرد و هیچ وقت آن مورد خوب را پیدا نمیکند. این را بگذارید در کنار اینکه از نظر آمار، ویسیای موفق است که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد سبد سرمایهاش را فقط در ۴ کسبوکار خوب خود وارد میکند. ویسیها نیاز به تمرکز دارند.
اتفاقی که افتاده است همانی است که در جهان رخ داد. من در مورد شناسا میتوانم بگویم که ما این خطا را مرتکب شدیم؛ ما پرتعداد سرمایهگذاری کردیم، ۱۸۰ مورد سرمایهگذاری برای یک ویسی خیلی زیاد بود و این، تمرکز شناسا را گرفت. مورد خوب را که باید پای آن بایستیم و پیگیریاش کنیم یا دیر فهمیدیم یا زمانی فهمیدیم که دیگر پول نداشتیم. این موضوع در مورد کل اکوسیستم صدق میکند.
همانطور که شما گفتید نکته خوب این است که بازیگران جدید آمدهاند و بهنظرم مجموع اینها یعنی هم حضور بازیگران جدید و هم اگزیتهای خوبی که طی یک سال اخیر روی داده، از نکات مثبت است. عملکرد ما طی سه سال اخیر این بود که توانستیم بهطور متوسط هر سال، یک ششم ارزش پورتفوی خود را اگزیت کنیم. بنابراین نرمهای (norm) جهانی در ایران کار میکند. به نظر من با همین سیگنالهای مثبت، سرمایهگذاران سنتی باز هم به فضای نوآوری اعتماد خواهند کرد.
هاشمی: تلقی من این است که تعداد ویسیهای ایران خیلی کم شده است. بعضی اوقات در رویدادهایی که ما خودمان برگزار میکنیم، ویسیها بهعنوان سرمایهگذار شرکت میکنند، ولی در انتها سرمایهگذاری اتفاق نمیافتد. میخواهم بدانم چالش شما در نبود تیمهای سرمایهپذیرِ خوب است یا اینکه استراتژی ویسیها بیشتر به این سمت رفته است که بگویند ما همچنان زندهایم.
نظربلند: در مورد بقیه قاعدتا خودشان صحبت میکنند. در مورد شناسا میتوانم بگویم ما متوجه شدیم که کسبوکارهای سبد سرمایه خود را بهخوبی پیگیری نمیکردیم، بنابراین در یک سال اخیر در حال پیگیری و تزریق سرمایه به کسبوکارهای قبلی خودمان هستیم. از ۲۰ سرمایهگذاری که امسال مصوب کردیم، ۱۱ مورد، پیگیری موارد قبلیمان بوده و ۹ مورد هم جدید هستند. قاعدتا بقیه هم تصمیمهای مشابهی گرفتند، بنابراین ممکن است تعداد ورودیهای جدید کاهش یافته باشد.
یک گره دیگر که مخصوصا طی چند ماه اخیر برای من پررنگ شده، این است که به استارتاپها آموزش میدهیم که بروند و سرمایهگذار خود را تحت تأثیر قرار بدهند. همه ارائهها برای این طراحی میشوند که سرمایهگذاران را تحت تأثیر قرار دهند؛ اما نکته دومی هم وجود دارد که ما آن را کمرنگ گفتیم، اینکه بروند و اعتماد سرمایهگذار را جلب کنند. ما نکاتی را که باعث جلب اعتماد سرمایهگذار میشوند، خوب آموزش نمیدهیم؛ چه چیزهایی را باید رعایت کنیم تا سرمایهگذار اعتماد کند؟ بهخصوص هرچه به صنعت سنتی نزدیک میشویم، اعتماد مهمتر میشود. سرمایهگذار باید بتواند به بنیانگذار اعتماد کند.
یک نکته تکنیکال هم وجود دارد؛ ما به دورهای از عمر اکوسیستم رسیدهایم که معمولا تیمهای خوب، سرمایهگذاران دیگری دارند، اما برخلاف رابطه vc با استارتاپ که الان موارد مشخصی دارد و مورد توافق است، رابطه سرمایهگذار قبل با سرمایهگذار راند بعد، آنقدرها ساده نیست و روند مذاکرات طولانی است.
هاشمی: به مذاکرات طولانی اشاره کردید. بهعنوان یک تجربه زیسته باید بگویم از زمانی که یک استارتاپ میخواهد در شرایط فعلی ایران جذب سرمایه کند و سرمایهگذارش را پیدا کند، یک سال و نیم طول میکشد. الان با توجه به شرایط اقتصادی ایران، روند مذاکرات و بحثهای حقوقی، پیشبینی من این است که بین یک سال تا یک سال و نیم روند جذب سرمایه زمان میبرد. شما هم با این حرف موافقید یا نه؟
نظربلند: ما واقعا تلاش بسیار زیادی کردیم که زمان جواب «نه» را کوتاه کنیم و برای ردکردن طرحها، هدفگذاری ۳ روزه در نظر گرفتهایم یعنی سعی میکنیم جواب «نه» را زود و آسان و حداکثر ۱۰ روزه بگوییم. اگر کسی بعد از ۱۰ روز «نه» را نشنید، یعنی داریم بیشتر بررسی میکنیم. همچنین مهم است که بدانید دودلیجنس یعنی ارزیابی موشکافانه از آنچه در آینه میبینید، بهشدت سختتر است.
تیم سرمایهگذاری ما سالانه بهطور متوسط هزار طرح را بررسی میکند و مجموعه تجاربی دارد که بیزینسپلن یا کشفلو سرمایهپذیر را تغییر میدهند و در این زمینه با سرمایهپذیر صحبت کرده و اظهار نظر میکنند. این اقدامات، رفتوبرگشتها را زیاد میکند. هرچند ما نسبت به خودمان سختگیر هستیم و امیدواریم برای سرمایهگذاری روی تیمها، به بازه زمانی سه ماهه برسیم.
هاشمی: در ایران دمودی، ۲۳۰ سرمایهگذار ثبتنام کردند و نزدیک به ۳۰ سرمایهگذار آمدند، وقتی استارتاپها از جلسه مذاکره بیرون میآمدند خیلی شاکی بودند و میگفتند این کاسبها را از کجا آوردید! میپرسند چقدر درآمد دارید؟ چقدر میفروشید؟ چرا از من نمیپرسند که قرار است دنیا را چطور تغییر دهم؟! از آن طرف سرمایهگذارها میگفتند یک تعداد جوان تخیلی را که خیالبافی میکنند، برای جذب سرمایه روبهروی ما گذاشتید. من در بیانیه سرمایهگذاری شما دیدم به این نکته اشاره کردید که سرمایهپذیرها حتما باید mvp داشته باشند؛ احساس میکنم که باید یک همزیستی و همزبانی بین سرمایهپذیر و سرمایهگذار ایجاد شود.
نظربلند: من خیلی به خودم یادآوری میکنم که در سالهایی که آن طرف میز بودم و بهعنوان بنیانگذار مینشستم، چقدر رؤیا داشتم و این را کامل درک میکنم که رؤیای یک بنیانگذار مهمترین دارایی اوست. من بدون mvp هم میپذیرم، بهشرطی که بیاید و در پیششتابدهی و شتابدهی من بنشیند. حداقل ما در شناسا فقط ویسی نیستیم و یک اکوسیستم داریم. اگر دوستی بیاید نزد ما بنشیند، ما هیچ سهامی نمیگیریم، به او خدمات فضا و منتورشیپ میدهیم و کمکش میکنیم و بعد از سه ماه هم اگر نخواست ادامه دهد میتواند برود.
یک مسیر است که باید با هم طی کنیم و ما هم در حال یادگیری هستیم. مدیرعامل ویسی شغل لذتبخشی است. من هر روز با دیدن استارتاپها یاد میگیرم، هر روز با یک یا چند ایده جالب و آدمهای جالب و باآینده ملاقات میکنم. قرار است از هم یاد بگیریم، اگر طرف مقابل فکر کند همه چیز را بلد است، گفتوگو کامل نمیشود و ناتمام میماند.
هاشمی: تعداد سرمایهگذاران خطرپذیر خیلی کم بود و از آن طرف، جمعیت حاضر در اینجا نشان میدهد که کارآفرینی در همین شرایط سخت امتداد دارد و اتفاقا الان، زمان ورود استارتاپهاست. چون برای رفع مشکلاتی چون ناترازیهای برق، انرژی، آب، تأمین مواد غذایی، به خلاقیت استارتاپی نیاز است. هرچند تعداد ویسیها برای تأمین سرمایه این تعداد از جوانها و استارتاپها خیلی کم شده و به نظر میرسد که صنایع و بانکها بتوانند تأمین منابع مالی را برای آینده شرکتهای استارتاپی بر عهده بگیرند.
نظربلند: چند وقت پیش، طی گفتگو با یکی از رسانهها، از من سوال پرسیده شد که با ۱۴ همت سرمایهگذاری شما، تغییر بزرگی ایجاد میشود؟ گفتم نه! این عدد را به دلار تبدیل کنید و ببینید چقدر میشود! ما الان حضور بسیار جدی داریم، میخواهیم ۱۴ همت سرمایهگذاری کنیم که با قیمت دلار تا زمانی که میخواهیم پرداخت کنیم ۱۴۰ الی ۱۵۰ میلیون دلار میشود.
اکوسیستم سرمایهگذاری کشور برای اینکه رشد کند، حتما به عددی بیش از ده برابر این نیاز دارد و باید صنایع دیگر هم بیایند. چون کسی از سرمایهگذاری در تکنولوژی ضرر نکرده است. ممکن است بیزینس مدل استاندارد بهمعنای پیششتابدهی، شتابدهی، vc، pre IPO و IPO، نه فقط در ایران، بلکه در جهان، در مسیر استاندارد کار نکرده باشد، اما تاکنون کسی از سرمایهگذاری در تکنولوژی ضرر نکرده است.
من از همه سرمایهگذارها برای سرمایهگذاری در تکنولوژی دعوت میکنم و با قاطعیت اعلام میکنم از این موضوع، حتی در ایران کسی ضرر نکرده و قاعدتا صاحبان سرمایه، مخصوصا از بخش صنعت برای ماندن در صنعت خودشان، باید به نوآوری ورود کنند.
هاشمی: آخرین حرفم این است که یک تجربه زیسته خود را با ما در میان بگذارید؟
نظربلند: توکل کنید! من این را بهعنوان شعار اعتقادی نمیگویم. بهعنوان تجربه شخصی خودم میگویم. لحظاتی که در کسبوکار شخصی خودم احساس میکردم تلخترین اتفاقات بیزینسی رخ داده است، سه سال که گذشت فهمیدم خیر بسیار بزرگی بوده و برعکس، روزهایی که فکر میکردم الان گل بیزینس را زدم و در اوج قلههای موفقیت هستم، داشتم شالوده کسبوکارم را میزدم. توکلکردن به همین معنا را من در بیزینس شخصی تجربه کردم و به نظرم اگر کارآفرینها به این اعتقاد داشته باشند، خیلی راحتتر مسیر کارآفرینی را طی میکنند.